در مسیر هر دستاوردی، چالشهای متعددی قرار دارد و با آغاز هر کسبوکار باید موفقیت و شکست را توأمان در نظر داشت. داشتن چشمانداز و هدف مشخص، تدوین یک برنامه منسجم و انتخاب استراتژی مناسب، پیش نیازهای گام نهادن در مسیر کسبوکار است. در اغلب موارد فرآیند تدوین یک برنامه و استراتژی بسیار آسانتر از اجرای آن است و حتی موانع اجرای آن می تواند برای کسبوکارها بسیار چالش برانگیز و پرمخاطره باشد که گذر از این موانع در بسیاری از کسبوکارها و ایجاد سازوکار پیاده سازی مدیریت استراتژیک برای حفظ مزیتهای رقابتی و همزمان افزایش سهم بازار از اجرای آن بسی پیچیدهتر و سختتر است.
ترس از شکست و در پی آن تردید در اجرای برنامه مانع اصلی برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ است، ثبات رویه، سختکوشی، فدا کاری، تعهد و باور به مسیری که انتخاب شده است برای نیل به نتیجه دلخواه نقشی حیاتی دارند.
مدیران موفق که دستاوردهای زیادی داشته اند نیز ممکن است تحت تأثیر ترس از شکست و عدم موفقیت قرار گیرند، گرچه این احساس می تواند انگیزه ای برای تلاش بیشتر باشد، اما در عین حال می تواند شما را از مسیرتان دور کند. علاوه بر داشتن یک چشم انداز و هدف مشخص، تدوین یک برنامه منسجم و انتخاب استراتژی مناسب، باور به آنها در عمل توسط مجریان و سرمایه های انسانی که به واقع حافظان اصلی برنامه های هر کسبوکاری هستند، نقش تعیینکنندهای دارد و در نهایت بکارگیری روشهایی که نتیجه آن برخوردار شدن یک مجموعه از یک تیم توانمند، متحد و همدل باشد، تضمین کننده موفقیت است.
در این شماره به رسم عیدانه، پای صحبتهای مدیرعامل و موسس مجموعه آلیاسیس ارتباط نشستیم؛ مدیری که طی دوران فعالیتش فراز و فرودهای بسیاری تجربه کرده اما نه تنها از شکست ها ناامید نشده بلکه همواره کوشیده تا به مسیر موفقیت بازگردد.
در گفت وگوی مفصلی با مهندس «احسان مهاجر »، آنچه از ابتدا تا کنون بر آلیاسیس گذشته را بخوانید.
از ایده تأسیس شرکت آلیاسیس و مسیری که طی کرده، بگویید.
بنده از پیش از سال ۱۳۸۳ وارد صنعت فناوری اطلاعات شدهام و حدود یکسال قبل از تاسیس آلیاسیس یعنی سال ۱۳۸۷ با شرکتی همکاری میکردیم که به سبب سکونت سهامدار اصلی آن در خارج از کشور و عدم تمایل به ادامه همکاری، به اتفاق دو نفر از همکارانم به واسطه اعتباری که در صنعت داشتیم، تصمیم گرفتیم شرکت جدیدی مشترکاً تاسیس و به فعالیتمان ادامه دهیم.
شرکت جدید به اصطلاح امروز یک Family Business بود که کاملاً به دور از ساختارهای متداول و حرفهای یک بنگاه اقتصادی قرار میگرفت، یک محیط دوستانه و بیتکلف، تیمی پرانرژی، پرتلاش، سرشار از امید به آینده که البته با گذر زمان نواقص مترتب به چنین محیطی نمایان میشد. نقطه قوت شرکت در آن مقطع توان تخصصی آن بود به تبع بیشترین انرژی و تمرکز شرکت بر این امر استوار بود و مزیت رقابتی شرکت را حفظ کند.
از همین مسیر، طی حدود دو سال موفق شده بودیم که چندین قرارداد پشتیبانی با سازمانها و ارگانهای مختلف منعقد کنیم و این اعتماد به نفس در تیم ایجاد شده بود که سرمایهگذاری بیشتری بر حوزههای فنی و تخصصی و قاعدتاً سرمایههای انسانی آن انجام دهیم.
یک شرکت با یک محیط دوستانه حداکثر میتواند به اندازه ظرفیت و قابلیتهای فردی تیمش رشد کند. چنانچه این سبک از فعالیت اقتصادی نتواند متناسب با رشد خود در زمان مناسب نسبت به ایجاد زیرساختهای لازم اقدام کند، موفقیت آن در دراز مدت شانس بالایی ندارد. لزوما زیرساخت به معنی سخت افزار یا سرمایه نیست، وجود یک نگرش و تفکر سیستمی، ساختار مالی منضبط و فرهنگ سازمانی حرفهای از جمله عوامل مهم موفقیت و شکست یک کسبوکار است و مجموعه ما هم از این قاعده مستثنی نبود.
نبود این عوامل کار خودش را کرد. بروز اختلافات کاملاً اجتناب ناپذیر می نمود و سبب جدایی یکی از شرکا و نهایتاً رفتن سرمایههای انسانی شرکت در بخش فنی شد. بروز اختلال در ارائه خدمات به مشتریان و ایجاد فضای غیر سازنده در شرکت از کمترین تبعات این اتفاق بود. برخی از قراردادهای شرکت فسخ و با عدم تمدید روبرو شد. همزمان به سبب شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، حجم بزرگی از مطالبات شرکت وصول نشد که زیان قابل ملاحظهای به شرکت تحمیل کرد.
برای حفظ اعتبار شرکت نزد مشتریان، طی توافقی با یک شرکت همکار ارائه خدمات به آنها ادامه پیدا کرد لیکن صرف اقتصادی قراردادها از بین رفته بود. استراتژی شرکت با توجه به نبود مزیت قبلی می بایست تغییر کرده و به جای تمرکز بر ارائه خدمات، بر محصولات متمرکز می شد. طبیعتاً برای این مهم به سرمایه در گردش بیشتری نیاز داشته و با ریسک بسیار بالاتر که بردن قایق کوچک آلیاسیس در این بازار بود (علیرغم موفقیت های اولیه) طوفان نوسانات نرخ ارز سال ۱۳۹۱ آن را تا مرز غرق شدن کامل پیش برد.
یک شرکت ورشکسته، یک تیم خسته و نا امید محصول یک دوره تلاش شبانه روزی چهارساله بود. در این مقطع پیشنهاد فروش سهام شرکت به یکی از شرکتهای مطرح و با سابقه حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مطرح شد که با استقبال این شرکت روبرو و نهایتاً نیمی از سهام شرکت در ازای آورده نقدی ایشان و قبول استراتژی ورود به بازار سهامدار جدید وا گذار شد، سرمایه شرکت افزایش یافت و توانست به فعالیت خود هر چند محدود ادامه دهد.
بهترین مزیت این همکاری استراتژیک که حدود چهار سال به طول انجامید، استفاده از تجربیات این شرکت با سابقه، آشنایی با مفاهیم و استانداردهای یک کسبوکار حرفهای و بکارگیری و نهادینهکردن زیرساخت های لازم برای مجموعه آلیاسیس جهت نیل به ایجاد یک کسبوکار حرفهای بود. در عین حال زمان مناسبی فراهم شد که همزمان با ایجاد سازوکار لازم در مجموعه به ارتقای سطح دانش و مهارت مدیران، پیاده سازی سیستم، تمرکز بر تفکیک واحدها، شفاف نمودن وظایف و ارزیابی عملکرد مجموعه وکارکنان همت گماشته شود.
در پی آن مقاومت شدیدی در بدنه شرکت به جهت عدم پذیرش این تغییرات پدید آمد که نگرش جدید را برنمی تابیدند و بر حفظ فضای غیرحرفه ای ولی دوستانه گذشته اصرار می ورزیدند و به انحای مختلف مانع ایجاد می کردند. در نتیجه آن محیط کاری پرتنش و فضای حاشیه، بر متن تقدم یافت و تبعات چنین شرایطی پر واضح است که تا چه حد برای هر کسب و کاری زیان بار است. از طرفی استراتژی توافق شده با سهام دار جدید به سبب نداشتن مزیتی در بازار و همچنین عدم پشتیبانی صحیح و متعهدانه از آن، عملاً موفق نبود و علیرغم پتانسیل بالای جایگاه آلیاسیس در بازار به تضعیف آن میانجامید.
شرایط داخل و خارج از مجموعه به دلسردی بیشتر ذی نفعان منتهی و قطع همکاری های ناراحت کننده ای را منجر می شد. این دوران در واقع دوره پوست اندازی آلیاسیس بود که بسیار دردناک و پر از خاطرات تلخ و فراموش نشدنی برای من است . بارها از بی نتیجه بودن تلاش ها احساس ناامیدی و تسلیم میکردم و پر از تردید به ادامه راه بودم، اما به هر صورت به لطف خدا و برخی از دوستان خوبم ادامه دادم.
در یک مقطعی به دلیل همان استراتژی شکست خورده، با سهامداران شرکت برای نحوه اتمام همکاری جلسه ای برگزار شد و در نتیجه آن علیرغم وضعیت نامطلوب شرکت به سبب آنکه به پتانسیل نهفته در آن باور داشتم با کمک دوست عزیزی توانستم سهم فروخته شده را باز پس بگیرم و بار دیگر شانس خود را برای یک تلاش مجدد، با تجربه بیشتر و برخورداری از زیرساختی که سال ها برای آن هزینه شده بود، امتحان کنم. این بار با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و تصحیح نگرشهایی که مانع ایجاد یک تیم حرفهای و خلاق میشد. خوش اقبال بودم که در مقاطعی، برخی از اتفاقات و افراد سبب تحول و تصحیح طرز نگرش و تصمیمهای من شدند.
همانطور که گفتید؛ مستقل شدن آلیاسیس ارتباط نقطه عطف آن محسوب میشود، در ادامه چه سیاستی برای ارتقای آن در نظرگرفته شد؟
نتیجه تلاش های چند ساله پس از مستقل شدن آلیاسیس، در ایجاد بستری که پتانسیل بالایی را در خود نهفته داشت، در یک بازه ۵ ساله با هدف گذاری صحیح و اعتماد به سرمایه انسانی اش به طور متوسط سالیانه ۳ برابر رشد درآمد را تجربه کرد و توانست جایگاه قابل قبولی در میان فعالان این حوزه به خود اختصاص دهد.
یک شرکت موفق، شرکتی است که سهم قابل قبولی از بازار خود داشته باشد اما این بدین معنی نیست که کسب درآمد باید هدف اصلی باشد، بلکه کسب درآمد از پیامدهای برنامه ریزی صحیح بر بستر یک زیرساخت مناسب برای ارائه خدمات با کیفیت به مشتریان هر کسب و کاری است که در گزارشات مالی به صورت رشد درآمدی نمایان می شود.
آلیاسیس امروز در مقایسه با نخستین سال فعالیت خود در چه موقعیتی قراردارد ؟
فعالیت اصلی آلیاسیس از ابتدا مشاوره، طراحی، تامین تجهیزات، آموزش، نصب، راه اندازی و پشتیبانی در راهکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده و تاکنون در این زمینه رزومه قابل قبولی در صنعت از خود به جای گذاشته است.
افزایش ۸ برابری تعداد کارکنان، رشد چند ده برابری درآمد سالیانه با در نظر گرفتن تبدیل نرخ ارز را داشتیم، اجرای چندین پروژه مطرح فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور ، قرار گرفتن در رتبه نخست در زمینه های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات در شورای عالی انفورماتیک، اخذ چندین مدرک بینالمللی برای شرکت و همچنین مدارک تخصصی توسط همکاران در مجموعه و اخیراً هم موفق به دریافت لوح تقدیر بعنوان شرکتی که بیشترین میزان رشد فروش در بین گروه رایانه را در رتبه بندی صد شرکت برتر ایران IMI-100 به دست آورده، شدیم.
برای آینده آلیاسیس چه برنامههایی در نظر دارید؟
برنامههای عمرانی مختلفی تهیه و در حال اجراست ولی با توجه به ارتقای سطح بازارهایی که هم اکنون در آن فعال هستیم، آن دسته از برنامههایی که منجر به تقویت زیرساختهای شرکت، جهت ارتقای کیفیت خدمات به مشتریان مجموعه است، در درجه بالاتری از اهمیت قرار دارد.